با ظهور بیت کوین و فناوری بلاک چین در سال ۲۰۰۸، اولین گامهای عملی برای تمرکززدایی از سیستم مالی سنتی برداشته شد. اما این تازه شروع کار بود؛ تولد بیت کوین درست زمانی اتفاق افتاد که غولهای فناوری اطلاعات مانند آمازون، فیسبوک و گوگل، با ایجاد انحصار در زیرساختهای پردازشی و ذخیرهسازی، کنترل بخش عظیمی از اطلاعات و دادههای کاربران اینترنت را در اختیار گرفته بودند.
این اتفاق مهم (یعنی اختراع بیت کوین)، بسیاری از کارآفرینان و توسعهدهندگان را بر آن داشت که با الگوبرداری از شبکه بیت کوین، فناوری بلاک چین را برای طیف وسیعتری از برنامههای اینترنتی به کار گیرند. تنها با گذشت چند سال از پیدایش بیت کوین، اولین نمونههای شبکههای بلاک چینی با کاربردهای غیرمالی وارد عرصه شدند.
بیایید چند مورد از این پروژهها را بهطور خلاصه با هم مرور کنیم. پلتفرم گولم (Golem)، از اولین پروژههایی بود که قصد داشت با بهرهگیری از قدرت محاسباتی CPUهای کاربران خود در سراسر دنیا، یک ابررایانه محاسباتی غیرمتمرکز ایجاد کند؛ پلتفرم فایل کوین (Filecoin) نیز با هدف تمرکززدایی از ذخیره ابری اطلاعات ایجاد شد؛ همچنین دو مورد از مهمترین و موفقترین پروژههای بلاک چین در فاصله سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶، پلتفرم صرافی غیرمتمرکز بیتشرز (BitShares) و پلتفرم رسانه اجتماعی استیم (Steem) بودند که دنیل لریمر (Daniel Larimer)، یکی از فعالترین و مبتکرترین چهرههای دنیای بلاک چین، آنها را بنیانگذاری کرد.
پروژههای بیتشرز و استیم، علیرغم موفقیتهای فنی، تجاری و کاربران فراوانی که داشتند، در حدواندازهای نبودند که بلندپروازیهای لریمر را اقناع کنند. از سوی دیگر، راهاندازی شبکه اتریوم در سال ۲۰۱۵، نقطه عطف مهمی بود که جریان غالب بلاک چینهای خاص و تکمنظوره را بهسوی بلاک چینهای چندمنظوره با توانایی پشتیبانی از انواع قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز (Dappها) سوق میداد.
پلتفرم اتریوم، در واقع یک شبکه توزیعشده برای اجرای برنامههای غیرمتمرکز بود که همانند بیت کوین از روش پرهزینه و زمانبر گواه اثبات کار (PoW) برای اجماع شبکه استفاده میکرد. رفتهرفته توسعهدهندگان بسیاری مجذوب قابلیتهای اتریوم شده و برنامههای نرمافزاری خود را بر روی این شبکه راهاندازی کردند. اما همان طور که انتظار میرفت، نتیجه چندان هم رضایتبخش نبود. مدتزمان طولانی تأیید تراکنشها و کارمزدهای چند ده دلاری، عملاً مانعی جدی برای مقیاسپذیری این شبکه به شمار میرفت. در نهایت بنیانگذاران اتریوم تصمیم گرفتند با ایجاد تغییرات اساسی در شبکه و مهاجرت به مکانیسم اجماع اثبات سهام (PoS)، این موانع را برطرف کنند.
اما نارساییهای شبکه اتریوم، از همان ابتدا برخی از صاحبنظران حوزه بلاک چین را بر آن داشت که به فکر جایگزینی برای این شبکه باشند. بهعنوان مثال گوین وود (Gavin Wood)، از بنیانگذاران اولیه اتریوم، بعد از جداشدن از این پروژه، مراحل توسعه بلاک چین قدرتمند پولکادات (Polkadot) را آغاز کرد. چارلز هاسکینسون (Charles Hoskinson)، بنیانگذار دیگر اتریوم که در راهاندازی پلتفرم بیت شرز با دن لریمر همکاری کرده بود، بعد از جدایی از اتریوم، پلتفرم کاردانو را بهعنوان جایگزینی سریعتر و ارزانتر برای اجرای برنامههای غیرمتمرکز معرفی کرد. از سوی دیگر، دن لریمر هم که مدلهای سنتی اجماع بلاک چین (مانند اثبات کار و اثبات سهام) را برای اهداف بزرگی همچون پشتیبانی از قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز ناکارآمد میدانست، مکانیسم اجماع جدیدی تحت عنوان اثبات سهام نمایندگیشده (Delegated Proof of Stake) یا به اختصار، DPoS را پایهگذاری کرد.
در نهایت لریمر بههمراه برندن بلومر (Brendan Blumer)، کارآفرین آمریکایی، در سال ۲۰۱۷ شرکت بلاکوان (Block.One) را با هدف توسعه قابلیتهای فناوری بلاک چین تأسیس کردند. تیم توسعهدهنده بلاک وان با بهرهگیری از ایدههای لریمر، کار بر روی پروژه EOS را بهعنوان یک شبکه بلاک چین مقیاسپذیر و با قابلیت پشتیبانی از قراردادهای هوشمند شروع کرد.
بعد از ارائه وایتپیپر EOS.IO، عرضه اولیه ارز دیجیتال این شبکه با نام EOS (ایاس)، بهصورت توکن ERC-20 بر روی شبکه اتریوم آغاز شد. فرایند عرضه اولیه ایاس که از ۲۵ ژوئن ۲۰۱۷ آغاز شد و تا ۴ ژوئن ۲۰۱۸ (یعنی بهمدت یک سال) ادامه یافت، یکی از جذابترین و مشهورترین ICOهای (عرضه اولیه سکه) برگزارشده در تاریخ ارزهای دیجیتال بود. در این مدت، ۷۰۰ میلیون توکن EOS (معادل ۷۲٪ از کل عرضه این کوین) به ارزش کلی ۴ میلیارد دلار به فروش رفت و ازاینرو، طولانیترین و موفقترین ICO در میان همه ارزهای دیجیتال لقب گرفت.
هدف از ایجاد پلتفرم ایاس، ارائه یک بستر امن و چابک برای اجرای قراردادهای هوشمند و اپلیکیشنهای غیرمتمرکز است که سرعت انتقال دادهها (یا تراکنشها) را افزایش و کارمزد آنها را تا حد امکان کاهش دهد.