حکایتی از دوران انوشیروان

یاد حکایتی از دوران انوشیروان افتادم که خواندنش خالی از لطف نیست

“””

نقل است که انوشیروان فرمان داد تا هرکس جمله ی حکیمانه ای بگوید به او چهارصد سکه ی طلا بدهند،
روزی در حالیکه از کنار مزرعه ای می گذشت پیرمرد نود ساله ای را دید که مشغول کاشتن نهال زیتون بود،
انوشیروان جلو رفت و از پیرمرد پرسید:نهال زیتون بیست سال طول می کشد تا به بار بنشیند و ثمر دهد،
تو با این سن و سال به چه امیدی نهال زیتون میکاری؟ پیرمرد لبخندی زد و گفت:دیگران کاشتند و ما خوردیم،
ما می کاریم تا دیگران بخورند.
انوشیروان از جواب پیرمرد خوشش آمد و گفت:واقعا جوابت حکیمانه بود، و دستور داد 400 سکه طلا به او بدهند.
پیرمرد خندید،انوشیروان گفت چرا می خندی؟
پیرمرد گفت:نهال زیتون بعد از 20 سال ثمر می دهد،اما نهال من همین الان ثمرداد!
انوشیروان دستورداد 400 سکه دیگر به او بدهند،
پیرمرد بازهم خندید،انوشیروان گفت اینبار چرا میخندی؟
پیرمرد گفت:زیتون سالی یکبارثمر می دهد اما زیتون من امروز دوبار ثمرداد.
انوشیروان دستور داد 400 سکه دیگر به او بدهند و به سرعت از آنجا دور شد!
یکی از سرداران پرسید:سرورم چرا با این عجله از اینجا می روید؟
انوشیروان گفت:اگر می ماندم این پیرمرد خزانه را خالی میکرد……!!!
    “””

About دکتر حشمدار

پرفسور حشمدار دارای دانشنامه دکترای سازه در زمینه طراحی سازه های سه بعدی و دانشنامه دکترای کامپیوتر در زمینه الگوهای ژنتیکی ، مولف ده ها کتاب و مدال طلای بهترین پژوهشگر جهان در زمینه سازه در سال 2011 می باشد. Computers and Structures, Inc. CALL: +13473940002 Dr. Hashamdar

Check Also

این است رسم رفاقت…

در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند!! به شیخ بهایی …